سلام گل من. کجااااایی؟
لطفا آدرس وبت را برام بذار که بتونم نظر بفرستم. منتظرتم
وب قبلیت نمیشه نظر فرستاد
✘ خـــدایــــا ☆ ★
✘ ببخش اگه دنیاتو میفروشم به یه نگاه عشقمـــ♥ـــ
✘ ببخش اگه یکیو دارم برام خدایی میکنهــ♥ـــ
✘ببخش اگه عشقمو بیشتر از جونی که تو بم دادی دوســـღــــش دارمـــ♥ـــ ʘ͜͡ʘ
✘ ببخش اگه بعضی وقتا سرت داد زدمو عشقمو ازت خواستمـــ♥
✘ ببخش اگه یه موقعهایی عاشقانه میپرستمشـــ♥ـــ
✘ ببخش اگه ارامــــــღــــشم خلاصه میشه تو صداشـــ♥ـــ
❥خدایا ❥
✘ ببخش اگه دنیاتو نمیخوام اگه دنیام نباشـــهــ♥ـــ ✘
خـــــــــــــــــدایا دوسش دارم✔
خدایا.. من همونی ام که وقت و بی وقت مزاحمت میشه
همونی که وقتی دلش میگیره و بغضش میترکه میادسراغت
من همونی ام که همیشه دعاهای عجیب و غریب میکنه
و چشم هاش رو میبنده و میگه :
من این حرف ها سرم نمیشه
باید دعاهامو مستجاب کنی
همونی که گاهی لج میکنه و گاهی خودشو برات لوس میکنه
همونی که نمازهاش یکی در میون قضا میشه
و کلی روزه نگرفته داره
همونی که گاهی اوقات پشت سر مردم حرف میزنه
گاهی بدجنس میشه و البته گاهی هم خودخواه
حالا یادت اومد من کی ام...
خدایا ازت میخوام
هوای بندتو داشته باشی... خدایا دستمو بگیر
سرت رو بالا بگیر از چی خجالت میکشی؟ مگه فراموش کردی که چه کسی بر دستان پینه بسته ی تو بوسه زده خجالت رو باید کسانی بکشن که نان رو از سفره ی تو دزدیدند و حساب بانکیشون رو توی کشورهای دیگه پر کردن! اونهایی که آقا زاده ها شون یه پاشون تو انگلیس و کشورهای خارجی و یه پاشون تو ایران!! اونوقت همشون دم از عدالت علی میزنن
اینو میخوام واسه کسی بنویسم که واسم همه چیزه
ولی با رفتنش همه چیزمو ازم گرفت...
یه وقتایی میخوای مثل گذشته مغرور باشی ولی نمیتونی
میخوای مثل همیشه بگذری و رد شی ولی نمیشه
میخوای بگی بیخیال اینم مثل بقیه،
ولی میبینی دیگه اون مثل بقیه نیست...
میخوای بگی برو بابا برا من ریخته
ولی اونایی که دور و برتن رو نمیخوای
فقط همون یه دونه رو میخوای....
چون بیشتر از خودت دوسش داری
اونجاس که هم حالت از خودت ب هم میخوره
هم یه جورایی خوشحالی هم می ترسی...
همیشه مجبور میشی الکی بخندی
ولی وسط اون خنده ی الکی اولین بغض میاد سراغت...
کاش بودی اینا رو میخوندی
کاش یه روزی بیای و بخونی
کاش یه روزی بیای و بفهمی که
من این حس های خوشگلو اولین بار با تو تجربه کردم...
ولی همشون نابود شد
نمیگم من آدم خوبه ی داستانم
تو هم آدم بده. نه.. ولی نمیدونم چی باعث این جدایی شد..!
الآن کجایی که ببینی من داغون شدم ،
له شدم...
میدونم تو هم مثل من حالت خرابه...
خـــــــــــدایا….
همه میگن *منم میگماااا* تو مهربونی
خوبی
بخشنده ای
از مادر هم مهربون تری
بنده هاتو دوست داری
منم دوست داری؟؟؟
مگه نمیگن بسم الله الرحمن الرحیم
مگه نمیگن الحمدلله رب العالمین
مگه نمیگن مالک یوم الدین
پس میشه ازت یه خواهش کنم؟؟
دست رد به سینه ام نمیزنی؟؟؟؟؟؟!!!
پسم نمیزنی؟؟؟؟ !!
التماســــــــــــــت میکنم فقط نگی نـــــــــــــه!
به بن بست زندگیم رسیدم…
تا میخوام حرف بزنم صدام میلرزه
تا دلتنگ میشم قلبم درد میگیره
دلتنگ اونی ام که دوسش دارم
خدایــــا
آخر خطم…
احساس من غریبه کسی نمیدونه چی میگم.
خدایا اسمت برام مقدسه
دل من دیگه کم آورده
بدون اون نمیتونم
خواااااااااااااااااااااااااااااااااااهش میکنم
خدایا ما که هم دیگرو دوست داریم، پس چرا باید از هم جدا باشیم؟؟؟!!!!
التماســــــــــــــــــــــت میکنم خدا جوووونم
همین یه بار
فقط همین یه بار به حرفام گوش کن
به خودت قسم دیگه هیچی ازت نمیخواااااااااااااااااااااااااام
فقط یه کاری کن اون برگرده... همین
خدایـــــــــــــــا...
دست پر آمده ام...
دستی پر از گنـــــاه...
ولی چشمی پر از امیـــد...
بمانم یا برگردم..؟؟
بنده ای شرمنده ام؛ آقا به دادم میرسی..؟
بی پناهم ، خسته ام ، تنهام ، به دادم میرسی..؟
گر چه آهو نیسستم ، اما پر از دلتنگی ام
ضامن چشمان آهو ، به دادم میرسی..؟
من دخیل التماسم را به چشمت بسته ام
هشتمین دردانه ی زهرا ، به دادم میرسی..؟؟؟
دوستان عزیزم التماس دعا ...
من شـــــــــرمندم..!
واسه وقتایی که میتونستم برم ولی موندم
واسه حرفایی که میتونستم بزنم...
ولی نزدم که حرمت بمونه
واسه حرفایی که میتونستی نزنی ولی زدی
شکستی...
تصویری که ازت تو ذهنم بودو
حسی که تو دلم بودو
غرورمو
حرمت صادقانه موندنمو... هه...
آره شـــــــرمندم...
واسه موندن پای کسی که...
فقط ادعای دوست داشتنمو داشت
واسه رد کردن و خورد کردن کسایی که...
تو حسسرتم موندن
خودم کردم...
تقصیر من بود..!
گله نیسست..! کینه نیسست..! عقده نیسست..!
یه اعترافه
من... شـــــــــرمندم...
دلم کمی خــدا میخواهد...
کمی سکــــــــــــــوت...
کمی دل بریدن میخواهد...
کمی اشک...
کمی بهت...
کمی آغوش آسمانی
کمی دور شدن از این آدم ها..!
کمی رسیدن به خـــدا...
خدایا...
عاشق هرکس شدم
رفتـــــــ...
به هرکس دل بستم
اونم رفتــــــ...
خدایا من فقط تو رو دارم
خدایـــــــا دوستت دارم...
ای دل کوچک من...
غصه نخور...
تو خدایی داری
که بزرگ است...
بزرگــــــ...
و به قول سهراب
در همین نزدیکیسست...
ای دل کوچک من...
بگذار غم و غصه ببارد...
شاید...
شاید اینبار خدا میخواهد
که پس از بارش غم
و پس از خواندن نامش هر دم...
آسمان دل تو صاف شود...
و نگاهت به همه اهل زمین پاک شود...
شاید اینبار خدا میخواهد...
که خودش چتر تو باشد...
که بمانی... نروی...
و دگر بار نگویی: (سهراب) قایقت جا دارد؟!
من سوختم در اضطراب امتحان فردا
فردا شد و باز خراب کردم من امتحانت را
خدا دل من درسهای روزگارت را خوب فرا میگیرد
اما آموخته های من در یک ورق امتحانی که جا نمیگیرد
برای همین باز هم سفید میگذارم برگه ام را
تو خدایی... خوب نگاه کن..!
کلی برایت نوشته ام..!
درد دلم را...
دلم خوش نیسست...
غمگینم
کسی شاید نمیفهمد...
کسی شاید نمیداند
کسی شاید نمیگیرد مرا از دست تنهایی
تو میخوانی فقط شعری و زیر لب آهسته میگویی :
عجب احساس زیبایی...!
تو هم شاید نمیدانی...
من خودم را زندگی می کنم...
و برایم مهم نیسست چگونه قضاوت می شوم
چه انتظاری از مردم داری..؟؟
آن ها حتی پشست سر خدا هم حرف می زنند!!!
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ۞
اللَّهُ الصَّمَدُ۞
لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ۞
وَ لَمْ يَكُن لَّهُ كُفُوًا أَحَدٌ۞
بعضيا حاضرن هر چرتى رو بزارن تو پستاشون
اما از نشر قران خجالت ميکشن
خداياهرکى کپى کرد رو عاقبت بخیرکن
خسته ام... از تظاهر به ایستادگی...
زور که نیسست
دیگه نمی تونم بی دلیل بخندم
و با لبخندی مسخره
وانمود کنم که همه چیز رو به راهه
زور که نیسست...
اصلا دیگه نمی خوام بخندم..!
می خوام لج کنم..!
با خودم..!
با همه ی دنیا..!
چقدر بگم فردا روز دیگریست...
و امروز بیاد و مثل هر روز باشد...
حرف می زنند
سکوت می کنم...
لبخند می زنند
ماسک بر چهره می زنم
بی تفاوتی هایم را پنهان می کنم
پشت ماسکی از یک لبخند مصتوعی
مغزم سکوت کرده
و من...
لب میزنم در جواب حرف هایشان
مانند مترسکی که نقش یک انسان را بازی می کند
من هم فقط زندگی را بازی می کنم...
در قبرم هستم...!
خوابیده ام به پهلوی راست
گوش چسبانده ام به خاک
منتظر شنیدن گام هایت...
فاتحه بهانه است
فقط بیا...
هستن دخترایی
که نگران پاک شدن آرایششون نیستن!!
چون آرایش ندارن
و صورتشون بی آرایش زیباست...
یا روی سرشون گنبد درست نمیکنن...
دخترایی که وقتی یه پسسر پولدار میبینن دلشون نمیلرزه...
چون دلشون دله نه ژله ...
هستن دخترایی
که با دیدن ماشین پسسرا کف نمیکنن...
چون اینا دخترن نه دلسستر
عشق براشون مقدسه...
اگه بهش دچار بشن
همه کار برای عشقشون انجام میدن
سلامتی همشون
دلم چی از جونم میخوای؟
چرا تو اینجوری ناراحتی؟
فکرش نباش اون رفت که رفت
بی خیال این عشق لعنتی
ببین دنیاتو به هم زده ، اون دیگه رفتنو خوب بلده
چه کاریه به پاش نمون...
نباید هی دل دل کنی
دلم تو باید اونو ول کنی
از این به بعد به جای اون
با خودم باید درد دل کنی
دلم یه کم دووم بیار
انقدر بی کسیمو به روم نیار
دیگه نمون به پای اون...
چه کاریه خودمو هی واسه اون کوچیک کنمو
عکسامونو پاره کنم ، باز بشینمو بچسبونمو
اون دل نمیبنده به تو ، تو دلش داره میخنده به تو
دلم حرفمو بفهم چی میگم ، آخه نمیخوام من بدتو
بسسه دلم شکستیو ،جز اون به کسی دل نبستیو
اون تو رو نادیده گرفت ، یه عمریو به پاش نشستیو
مگه تو آخه چی کم داری؟
که داری جلو اون کم میاری؟
چه کاریه دوستش داری...
چه کاریه خودمو هی واسه اون کوچیک کنمو
عکسامونو پاره کنم ، باز بشینمو بچسبونمو
اون دل نمیبنده به تو ، تو دلش داره میخنده به تو
دلم حرفمو بفهم چی میگم ، آخه نمیخوام من بدتو
قلب لعنتی ، سلام...
لطفا خفه شو و دیگه توی هیچ کاری دخالت نکن!
اصلا به من چه که تو کی یا چی رو دوست داری...
اگر هم خسته شدی اجباری نیسست به کار کردنت!
به جهنم دیگه کار نکن..!
خسته شدم ازت
می فهمی ؟ خسته شدم...
تو که نمیتونی قلب کسی رو بشکنی...
تو که نمیتونی دروغ بگی...
تو که نمیتونی خیانت کنی...
تو که نمیتونی ثابت کنی که خوبی...
تو به چه درد من میخوری..؟!
دیگه حالم ازت به هم میخوره...
توی سینم گندیدی بدبخت...
هه ...
بیچاره تو فقط بلدی خون پمپاژ کنی..!
برای خودم متاسفم واسه داشتن همچین قلبی...
استعفا بده لعنتی...
در این دنیا اگر غم هست
صبوری کن خدا هم هست...
اگر دشمن کنارت هست
مخور غصه ، خدا هم هست...
اگر فقر و فقیری هست
منال هرگز ، خدا هم هست...
اگر در عشق فریبی هست
چه غم لیکن خدا هم هست...
اگر تنهای تنها هم شدی آخر
بدان باز هم خدایی هست...
عشق تو
شوخی زیبایی بود که خداوند با قلب من کرد..!
زیبا بود اما...
شوخی بود.!
حالا
تو بی تقصیری!
خدای تو هم بی تقصیر است!
من تاوان اشتباه خود را پس می دهم..!
تمام این تنهایی
تاوان جدی گرفتن آن شوخی بود...
سهم من از زندگانی هیچ بود
دل به هر کی خوش نمودم پوچ بود
رنج غربت به من خسسته نشسست
درد تنهایی عمرم را شکسست
روزگارم بر خلاف آرزوهایم گذشت
یک شبی عاشق شدم ، سال ها پشیمانی گذشت
سرگذشت دیگران عبرت نشد
خود شدم عبرت برای دیگران...
دلم به حال پسسرک سوخت که وقتی گفتم:
کفشهایم را خوب واکس بزن
گفت:
می خواهی مثل سرنوشتم برایت سیاهش کنم...
دو نفر لب پرتگاهند...
اولی: کسی که تو دوستش داری ولی اون دوستت نداره
دومی: کسی که دوستت داره ولی تو دوستش نداری
کدومو نجات میدی؟؟؟؟
جواب بدید واسم مهمه
دلیلش را هم بگید
اینجا همیشه هوای چشمانم ابری است
و هر لحظه امکان بارش اشک فراوان است
طناب محکم بغض راه تنفسم را بسته
و دلم به زندگی نمیرود
اینجا هوای روشنش هم نگاهم را
به دیدن زیبایی هایی که نیست تشویق نمیکند
و تاریکی شبهایش مرا به خوابیدن وادار نمیکند
اینجا یک نفر تنهایی هایش را یواشکی اشک میریزد
و برای ارزش های نداشته اش غصه میخورد
اینجا یک نفر هر لحظه بی صدا میمیرد...
خدایا...
حرف هایم را گوش بده
همین امشب فقط..!
دلیل این همه درد چیسست؟؟؟
احساس میکنم روحم آتش میگیرد
هر لحظه بخاطر این بغض،منتظر خفه شدنم...
خدایا...
دلیل این ها چیسست؟؟
از هر تلاش بیهوده ای خسته ام...
دلتنگی تمام زندگی ام را پر کرده...
خدايا اين دلتنگي هاي من را هيچ باراني آرام نمي كند ...
فكري کن ...
اشك من تعنه مي زند به باران رحمتت...
هر لحظه هر جا كه ميرم حس نگاهت با منه....
اين دل بي طاقت من قيد تو رو نمي زنه....
بذار يه بار نگات كنم از جون و دل صدات كنم...
هر چقدر دلتنگي دارم هديه به اون چشات كنم...
كاش ميتوانستم تمام دلتنگي هايم را بر كوله بار خدا مي ريختم...
تا با تنهایی اش به دوش بكشد...بدون هيچ خمي بر ابرو...
اما افسوس كه داده را پس نمي گيرد...
خدایی خدا غریبه...
غریبه ...
چون که ما عاشقش نشدیم
غریبه ...
بنده لایقش نشدیم
غریبه ...
رهرو صادقش نشدیم
امون ز غفلت / امون ز تهمت
از دست ما تو غیبته حضرت حجت
گناه شد عادت / غیبت عبادت
جالب اینه گذاشتیم سر خدا هم منت
هر جا ریا شد / به اسم خدا شد
همه دکان واکرده ایم حتی تو هیئت
چیو ببینه / دل سیاهو
یا رو زبون اللهم ارزقنا شهادت
از امر به معروف ترسیدیم
حاجی و دور شیطان گردیدیم
همسایه یتیم و سیر خوابیدیم
ما به زمین خورده خندیدیم
خدا ...
نفهمیدیم ...
خدا ...
نفهمیدیم ...
خدایی خدا غریبه / خدایی خدا غریبه
غریبه ...
چون که راحت گناه کردیم
غریبه ...
به نامحرم نگاه کردیم
غریبه ...
نامه فقط سیاه کردیم
فروختیم ایمان / خریده ایم نان
خاک میخوره به روی تاقچه هامون قرآن
سحر نه حالی / نه خمس مالی
اسممونم گذاشتیم عبد شاه مردان
شیعه حرفی / آدم برفی
هنوز نمک نخورده میشکنیم نمکدان
یه پا تو محراب / یه پا لب آب
روبروی عکس شهید ، ولی برعکس شهیدان
بگو خدا غرق امیدم کن
بی خریدارم خریدم کن
پیش حسین رو سفیدم کن
نذر ابوالفضل رشیدم کن
خدایی خدا غریبه...
غریبه ...
که دوستش داریم واسه حاجت
غریبه ...
میپرستیمش واسه جنت
غریبه ...
که به تنهایی کرده عادت
تو راه پاکی / زدیم به خاکی
چه عاشقی چه مجنونی چه سینه چاکی
جای حرم کیش / جای پرچم دیش
چه ساده بر مقدسات میشه هتاکی
این وضع ناموس / کو کف افسوس
نکشیدیم خجالت از چادر خاکی
دیگه شیطان شد / ایاک نعبد
ببین خدارو ول کردیم میگردیم با کی
بگو خدا رحمی به حالم کن
لکه ننگم زلالم کن
عشق خودت رو مدالم کن
بکش و در علقمه چالم کن
خدا ...
حلالم کن ...
خدا ...
حلالم کن ...
خدا ...
(التماس دعا)
این منم بیدار از هول گناه
می کنم بر آسمان شب نگاه
این منم از راه دور افتاده ای
رایگان عمر خود از کف داده ای
این منم در دست غفلت ها اسـیر
ای خدای مهربان دستم بگیر
(التماس دعا)
خدایا سرده این پایین
از اون بالا تماشا کن
اگه میشه فقط گاهی
خودت قلب منو "ها" کن
خدایا سرده این پایین
ببین دستمامو میلرزه
دیگه حتی همه دنیا
به این دوری نمی ارزه
تو اون بالا ، من این پایین
دو تایی مون چرا تنها؟
اگه لیلا دلش گیره
بگو مجنون چرا تنها؟!
بگو گاهی که دلتنگم
از اون بالا تو میبینی
بگو گاهی که غمگینم
تو هم دلتنگ و غمگینی
خدا یــــآ من دلم قرصه
کسی غیر از تو با من نیسـت
خیالت از زمین راحت
که حتی روز ، روشن نیسـت
کسی اینجا حواسش نیست
که دنیا زیر چشماته
یه عمره یادمون رفته
زمین دار مکافاته
فراموشم میشه گاهی
که این پایین چه ها کردم
که روزی باید از اینجا
بازم پیش تو برگردم
خدایـــآ وقت برگشتن
یه کم با من مدارا کن
شنیدم گرمه آغوشت
اگه میشه منم جا کن
به عشق تو هر شب هوس میکنم
یه کم آسمون رو تماشا کنم
یه راهی نشونم بده من میخوام
خودم رو یه کم تو دلت جا کنم...
به عشق تو خواب از سرم میپره
به عشق تو دارم نفس میکشم
یه روزی می بینی میفهمی چطور
واست از همه دنیا دست میکشم
تا بارون میگیره با یه حس خوب
به عشق تو میرم قدم میزنم
کسی که داره زیر بارون تو رو
صدا میزنه عاشقونه ، منم
غرورم اجازه نمیده بگم
که این روزا تنها امیدم تویی
کسی که نگاهش برام آشناست
همیشه تو خوابم میدیدم تویی
غرورم اجازه نمیده بگم
با چه اشتیاقی به سمتت میام
تموم نیازم صدای توئه
داره جون میگیره با تو رویاهام
چگونه است حال من؟؟
با غم ها میسازم...
با کنایه ها میسوزم...
با تنهایی ام کنار می آیم
با قلب شکسته ام ، همدم میشوم...
به آدم هایی که مرا کشتند ، لبخند میزنم...
لبخندی تلخ...
من چقدر بدبختم...
فقط در اعماق زمین اندازه یک قبر
فقط یک قبر
در دورترین نقطه جهان میخواهم...
دکتر گفت:
برایت آرام بخش نوشتم
اما...
هر چه داخل نسخه نگاه کردم
نام تو نبود..!!!!
دلم...
اگر برای تو تنگ میشود ، ببخش..!
روزم اینگونه قشنگ میشود...
اینجا...
روی این زمین لعنتی...
پر است از آدم هایی که...
مرا نمیفهمند...
و فقط ترجمه ام میکنند...
آن هم به زبان خودشان..!!!!!!
چشم به فردا دوخته ام..!
سالهاست چشم به فردا دوخته ام
نه خبری از سپیده است
و نه از اشعه های گرم خورشید...
تا چشم کار میکند سیاهی است و دلتنگی
پشت این پنجره های بلند
خبری از صدای پای خورشید نیست
انتظار است و انتظار...
خودت باش...
به اعتماد هیچ شانه ای اشک نریز...
به اعتبار هر اشکی هم شانه نباش...
آدمی به خودی خود نمی افتد
اگر بیافتد
از همان سمتی می افتد که تکیه کرده است..!
لبخند که میزنم ، دلم برای خودم میسوزد...
سخت است این همه تلاش برای خندیدن
در حالی که تمام من
پر از های های گریه است...
لبخندم را بریدم..!
قاب گرفتم..!
به صورتم آویختم..!
حالا با خیال راحت هر وقت دلم گرفت
"بغض" میکنم...
وقتی از چشم تو افتاد دل مسستم ، شکست
عهد و پیمانی که روزی با دلت بستم ، شکست
ناگهان دریا تو را دیدم حواسم پرت شد
کوزه ام بی اختیار افتاد از دستم ، شکست
در دلم فریاد زد ، فرهاد و کوهستان شنید
هی صدا در کوه ، هی "من عاشقت هستم" شکست
بعدِ تو آیینه های شعر ، سنگم میزنند
دل به هر آیینه ، هر آیینه ای بستم شکست
عشق زانو زد ، غرور گام هایم خرد شد
قامتم وقتی به اندوه تو پیوستم ، شکست
وقتی از چشم تو افتادم نمیدانم چه شد
پیش رویت آنچه را یک عمر نشکستم ، شکسسست...
شب...
خوابیده بودم...
کابوس میدیدم...
از خواب بلند شدم تا به آغوشت پناه ببرم
افسوس...
یادم رفته بود...
که از نبودنت به خواب پناه برده بودم..!
(دختری از جنس باران)
در نقاشی ام ، تنهایی ام را پنهان میکنم
در دلم ، دلتنگی ام را...
در سکوتم ، حرف های نگفته ام را...
در لبخندم ، غصه هایم را...
دل من ، چه خردسال است..!
ساده مینگرد...
ساده میخندد...
ساده میپوشد...
دل من ، از تبار دیوارهای کاهگلی است..!
ساده می افتد
ساده میشکند
ساده میمیرد
ساده...
حالا که دستهایت چتر نمیشوند...
حالا که نگاهت ستاره نمیبارد...
حالا که خانه ای برای ما شدن نداریم...
از کاغذ شعرهایم اتاقی میسازم...
تا آوار تنهایی بر سرت نریزد...
و آرامش خیالت ، خیس اشک هایم نشود...
همیشه صدایی بود که مرا آرام میکرد
دستهایی بود که دستهای سردم را گرم میکرد
همیشه قلبی بود که مرا امیدوار میکرد
چشم هایی بود که عاشقانه مرا نگاه میکرد
همیشه کسی بود که کنارم قدم میزد
احساسی بود که مرا درک میکرد
حالا من مانده ام و یک دنیای پوچ
نه صداییست که مرا آرام کند
نه طبیبی که مرا درمان کند
همیشه اولین و آخرین کلام شعرهایم تو بوده ای
همیشه برایم به معنای واقعی یک عشق بوده ای
گرچه گهگاهی از تو بی وفایی دیده ام
اما همیشه برایم با وفا بوده ای
گرچه دلم را میشکنی و اشکم را در می آوری
اما تو همیشه برایم یک دنیا بوده ای...
همیشه نباید حرف زد..!
گاه باید سکوت کرد...
حرف دل که گفتنی نیست..!
باید آدمش باشد...
کسی که با یک نگاه کردن به چشمات
تا ته بغضت را بفهمد...
میخوام داد بزنم..!!
هیسسسسسسس...
اشکمو در آورده..!
هیسسسسس...
دلمو شکسته..!
هیسسس...
دوست داشتن من دروغ بود..!
فقط هرزگی بود...
هیسسس.. زشته..نگو..
راحت رفت..
راحت تنهام گذاشت..
هیسسسس..هیسسسسس..
هیسسس..!هیسس.!
همش هیسسس..!
حالا من موندمو حرفایی که تو دلم موند...
من موندمو یه بغض...
من موندمو تنهاییام...
من موندمو هیس هیس هیس...
آره... نباید فریاد زد..!
باید سکوت کرد..!
کسی که سکوت میکنه خورد میشه...
میشکنه...
نابود میشه...
ای خدا... پس عدالتت کجاست..؟!
خدایااااا...
کاش میفهمیدم چه لذتی میبری از عذاب دادن من..!
تو هم با من بازی میکنی ،نه..؟؟!
چند بار دیگه باید بشکنم...
تا صدای شکستنم به گوش تو برسه
تا شاید دلت بسوزه برام...
تا شاید رحم کنی به من...
تا شاید بفهمی دیگه نمیکشم...
دیگه نمیتونم...
دیگه جا ندارم...
چقدر صدات کردم و تو نشنیدی...
خودت بگو چند بار...
منو به حال خودم بذار
میخوام تو آغوشت طولانی بمیرم...
خدایا...
آغوشتو به روی من باز کن...
سلام برتوای شاه غریب جمعه ها...
سلام بر تو که برای ما و گناهانمان اشک میریزی
ولی ما بودنت را انکارمیکنیم...
سلام بر تو که در انتظار جمعه موعودی
ولی ما جمعه ها را به عشق و حال میگذرانیم
سلام بر تو که دلت بارها از دست ما شکست
اما تا صدایت زدیم فرمودی لبیک..
سلام بر تو وغربت تو...
تو که زنان شوهردار زناکار...
مردان زن نما...
همجسگرایان و اینهمه فتنه و فساد را میبینی
اما باز به ما امیدواری که شاید درست بشویم...
آقا جان ما ازدست رفتیم بیا...
بیا و روسفید کن منتظرانت را
که در این عصرآخرالزمان خرافاتی میخوانندشان...
بچه ها به خداوندی خدا قسم مهدی خیلی غریبه
همه از تنهاییشون ، از خیانت از نامردی دیگران در حقشون اینجا میگن
ولی یه لحظه فکر کنین حجت خدا رو زمین باشه ولی هزارو صد و خورده ای ساله 313نفر تو 6 میلیارد نفر نباشن که تو بهشون دل خوش کنی...
اعتمادکنی...
توروخدا بیاین خودمونو درست کنیم تا تموم شه غربتش
(الهم عجل لولیک الفرج)
کلافه ام از حس ناسپاس بودن...
وقتی پسسرک معلولی را دیدم
خطاب به پروردگارش میگفت:
پروردگارا شکرت...
که مرا در مقامی آفریدی که هر کس مرا میبیند
تو را شکر میکند...
این روزها...
همه ادعا دارند طعم خیانت را چشیده اند...
همه ادعا دارند بدی را به چشم دیده اند...
همه ادعا دارند که تنهایی را کشیده اند...
پس کیست که این دنیا را به گند کشیده است..؟!!
ممنون از:
باران
بهزاد
مرجان
ترلان
عاطفه
اسما
سمیرا
و همه دوستای خوبی که لطف دارن و همیشه میآن
اینجا و نظر میدن
ϰ-†нêmê§ |