دردها فراموش میشوند...
ولی همدردها هرگز...
من بودن آنهایی را میخواهم که حتی یادشان
زندگی را زیباتر میکند...
خدایا...
دلم را اونایی میشکنن که دلم هرگز
به شکستن دلشان رازی نبود..!
اجازه خدا
میشه من ورقه مو بدم..؟
میدونم وقت امتحان تموم نشده...
ولی من...کم آوردم...دیگه خسته شدم...
سرچشمه عشق با علی آمده است
گل کرده بهشت تا علی آمده است
شد کعبه حرمخانه میلاد علی
کز کعبه صدای یا علی آمده است
آهای شماهایی که تا پدرتون صداتون میکنه
داد میزنید و با عصبانیت میگید: هان ، چیه ...
بدونید یه عده هستند که آرزو دارن تا
فقط یه بار دیگه پدرشون صداشون کنه ...
(خوش به حال اونایی که پدرشون کنارشونه)
دیشب دختری از گرسنگی مرد..!
چه آسان به خاک پس دادیمش..
و همسایه اش.... زیارتش قبول...
دیشب از سفر رسید...
برای چهارمین بار مکه رفته بود.....
یاد دارم در غروبی سرد سرد؛
میگذشت از کوچه ما دوره گرد؛
داد میزد: کهنه قالی میخرم؛
دسته دوم جنس عالی میخرم؛
کاسه و ظرف سفالی میخرم؛
گر نداری کوزه خالی میخرم؛
اشک در چشمان بابا حلقه بست؛
عاقبت آهی کشید بغضش شکست؛
اول ماه است و نان در سفره نیست؛
ای خدا شکرت ولی این زندگیست؟
بوی نان تازه هوشش برده بود؛
اتفاقا مادرم هم روزه بود؛
خواهرم بی روسری بیرون دوید؛
گفت: آقا سفره خالی میخرید؟
منتظر هیچ دستی در هیچ جای دنیا نباش !
اشک هایت را با دست های خودت پاک کن
همه رهگذرنند...
تنهایی قشنگ ترین حس دنیاست..!
چون برای داشتنش نیاز به هیچکس نداری...
اعتمادهای رفته...
مرام های مرده...
باورهای زنده به گور شده...
بر کدامین مزار فاتحه بخوانم..؟!
گاهی باید انقدر اشک ریخت
تا خدا خودش بیاد و دست روی سرت بکشه
و بگه : بنده من باور کن به صلاحت بود... بس کن...
من اینجا بس دلم تنگ است
و هر سازی که میبینم بد آهنگ است
بیا ره توشه برداریم
قدم در راه برگشت بگذاریم
ببینیم آسمان هر کجا؛آیا همین رنگ است؟!
وقتی ازم میپرسی که خوبی و من میگم بد نیستم...
یعنی بدم... خیلی هم بدم...
پس نگو خدارو شکر..!
قصه بگو تا بخوابم...
امشب قصه آمدنت را میخواهم... میخوانی؟؟!
آنان که به زین اسب خود مینازند
در وقت مسابقه چرا میبازند..؟
دنیا که شبیه کوچه ای بن بست است
با نعل شکسه به کجا میتازند..؟
یک جیغ بنفش و سرسام آور. . .
یک مادر باکره با بوی فاحشگی. . .
یک آلت غرق خون از شبی پر از شهوت !!
تنها یک اشتباه و ارگاسم ناخواسته ؛ تاوانش تو . . !
یک طفل نارس بنام حرامزاده . . !
تولدت تسلیت کوچک نفهم !
در زباله دان شهر کثیف ؛زیبا آرام بگیر . . .
اگه یه روز داستانم را نقل کردی
بگو: بیکس بود اما کسی را بیکس نکرد
تنها بود اما کسی را تنها نگذاشت
دل شکسته بود اما دل کسی را نشکست
فقط دلشو شکوندن...
دور از چشم همه در گوشه ای اشک میریزم
فقط خدا میدونه چقدر غمگینم...
دلشکسته ام...
خسته ام از اعتماد بی حاصلم به آدم ها
و پنهانشان میکنم پشت لبخندی که درد میکند...
بزن به سلامتی حرفای دلت که به کسی نگفتی
بزن به سلامتی اینکه کوه درد بودی اما دم نزدی
بزن به سلامتی تنهایی هات
با این حال که تنهایی رو دوست نداشتی
بزن به سلامتی آرزوهایی که نتونستی لمسشون کنی
بزن به سلانتی عشقی که طالعش به اسمت نبود
ولی هنوزم دوستش داری
بزن به سلامتی شبایی که تو تنهاییت گریه کردی
ولی نمیدونستی برای چی...!
خدایااااا....
اون دنیا اگه خواستی گناه های یواشکی مون رو نشون بدی
گریه های یواشکی مون را هم نشون بده...
15 ساله بودم به خدا گفتم بیا بازی کنیم..!
من چشم میزارم... توبورو قایم شو...
الان چندین ساله که دارم دنبالش میگردم...!
با اینکه روزی 5 بار صدایم میکند
ولی بازم پیداش نمیکم..!
خوش به حال اونایی که خدارو زود پیدا میکنن...
حواست هست خدا؟
صدای هق هق گریه هام از گلویی میآد که
تو گفتی از رگش به من نزدیکتری.!
حواست هست خدا؟
هر وقت صدای شکستن خودمو شنیدم
گفتم باشه ، منم خدایی دارم...
حواست هست خدا؟
از بچکی تا الان هر وقت زمین خوردم
به سختی پا شدم و فقط یه جمله شنیدم
"غصه نخور خدا بزرگه"
حواست هست خدا؟
حواست هست هر روز باهات درد و دل میکنم؟
حواست هست غصه هام داره سنگینی میکنه؟
حواست هست خیلی وقته چشام بارونیه؟
حواست هست نفس کم آوردم؟
خدایاااا...
نفس میخوام... خوشی میخوام... زندگی میخوام...
خدایا یه خنده از ته دل میخوام...
خدایاااا...
چه قدر خوبه که وقتی حرف تو هست
تموم حرفها پیشش حقیرن
تموم عاشقا امید شون تو
تو باهاشون نباشی گوشه گیرن
چه قدر خوبه که وقتی حرف تو هست
آدم دوست داره عاشق شه بخنده
برقصه بغض کنه شاعر شه حتی
فراتر باشه از حد یه بنده
تو بیشتر از یه اسمی که خداشه
چه خوبه کسی با تو مبتلا شه
واسه لبخند تو کوک باشه سازش
شراب و شعر و شکر باشه نمازش
چه قدر خوبی
من مانند هم سن و سال های خودم نیستم
که هر روز یک آرزویی دارند
من تنها یک آرزو دارم و آن هم این است
که شبی بخوابم و دیگر بیدار نشوم
تا نشنوم...
تا نبینم...
تا نشکنم...
تا هر روز چندین بار نمیرم...
ϰ-†нêmê§ |