دلم چی از جونم میخوای؟
چرا تو اینجوری ناراحتی؟
فکرش نباش اون رفت که رفت
بی خیال این عشق لعنتی
ببین دنیاتو به هم زده ، اون دیگه رفتنو خوب بلده
چه کاریه به پاش نمون...
نباید هی دل دل کنی
دلم تو باید اونو ول کنی
از این به بعد به جای اون
با خودم باید درد دل کنی
دلم یه کم دووم بیار
انقدر بی کسیمو به روم نیار
دیگه نمون به پای اون...
چه کاریه خودمو هی واسه اون کوچیک کنمو
عکسامونو پاره کنم ، باز بشینمو بچسبونمو
اون دل نمیبنده به تو ، تو دلش داره میخنده به تو
دلم حرفمو بفهم چی میگم ، آخه نمیخوام من بدتو
بسسه دلم شکستیو ،جز اون به کسی دل نبستیو
اون تو رو نادیده گرفت ، یه عمریو به پاش نشستیو
مگه تو آخه چی کم داری؟
که داری جلو اون کم میاری؟
چه کاریه دوستش داری...
چه کاریه خودمو هی واسه اون کوچیک کنمو
عکسامونو پاره کنم ، باز بشینمو بچسبونمو
اون دل نمیبنده به تو ، تو دلش داره میخنده به تو
دلم حرفمو بفهم چی میگم ، آخه نمیخوام من بدتو
قلب لعنتی ، سلام...
لطفا خفه شو و دیگه توی هیچ کاری دخالت نکن!
اصلا به من چه که تو کی یا چی رو دوست داری...
اگر هم خسته شدی اجباری نیسست به کار کردنت!
به جهنم دیگه کار نکن..!
خسته شدم ازت
می فهمی ؟ خسته شدم...
تو که نمیتونی قلب کسی رو بشکنی...
تو که نمیتونی دروغ بگی...
تو که نمیتونی خیانت کنی...
تو که نمیتونی ثابت کنی که خوبی...
تو به چه درد من میخوری..؟!
دیگه حالم ازت به هم میخوره...
توی سینم گندیدی بدبخت...
هه ...
بیچاره تو فقط بلدی خون پمپاژ کنی..!
برای خودم متاسفم واسه داشتن همچین قلبی...
استعفا بده لعنتی...
در این دنیا اگر غم هست
صبوری کن خدا هم هست...
اگر دشمن کنارت هست
مخور غصه ، خدا هم هست...
اگر فقر و فقیری هست
منال هرگز ، خدا هم هست...
اگر در عشق فریبی هست
چه غم لیکن خدا هم هست...
اگر تنهای تنها هم شدی آخر
بدان باز هم خدایی هست...
عشق تو
شوخی زیبایی بود که خداوند با قلب من کرد..!
زیبا بود اما...
شوخی بود.!
حالا
تو بی تقصیری!
خدای تو هم بی تقصیر است!
من تاوان اشتباه خود را پس می دهم..!
تمام این تنهایی
تاوان جدی گرفتن آن شوخی بود...
سهم من از زندگانی هیچ بود
دل به هر کی خوش نمودم پوچ بود
رنج غربت به من خسسته نشسست
درد تنهایی عمرم را شکسست
روزگارم بر خلاف آرزوهایم گذشت
یک شبی عاشق شدم ، سال ها پشیمانی گذشت
سرگذشت دیگران عبرت نشد
خود شدم عبرت برای دیگران...
دلم به حال پسسرک سوخت که وقتی گفتم:
کفشهایم را خوب واکس بزن
گفت:
می خواهی مثل سرنوشتم برایت سیاهش کنم...
دو نفر لب پرتگاهند...
اولی: کسی که تو دوستش داری ولی اون دوستت نداره
دومی: کسی که دوستت داره ولی تو دوستش نداری
کدومو نجات میدی؟؟؟؟
جواب بدید واسم مهمه
دلیلش را هم بگید
اینجا همیشه هوای چشمانم ابری است
و هر لحظه امکان بارش اشک فراوان است
طناب محکم بغض راه تنفسم را بسته
و دلم به زندگی نمیرود
اینجا هوای روشنش هم نگاهم را
به دیدن زیبایی هایی که نیست تشویق نمیکند
و تاریکی شبهایش مرا به خوابیدن وادار نمیکند
اینجا یک نفر تنهایی هایش را یواشکی اشک میریزد
و برای ارزش های نداشته اش غصه میخورد
اینجا یک نفر هر لحظه بی صدا میمیرد...
خدایا...
حرف هایم را گوش بده
همین امشب فقط..!
دلیل این همه درد چیسست؟؟؟
احساس میکنم روحم آتش میگیرد
هر لحظه بخاطر این بغض،منتظر خفه شدنم...
خدایا...
دلیل این ها چیسست؟؟
از هر تلاش بیهوده ای خسته ام...
دلتنگی تمام زندگی ام را پر کرده...
خدايا اين دلتنگي هاي من را هيچ باراني آرام نمي كند ...
فكري کن ...
اشك من تعنه مي زند به باران رحمتت...
هر لحظه هر جا كه ميرم حس نگاهت با منه....
اين دل بي طاقت من قيد تو رو نمي زنه....
بذار يه بار نگات كنم از جون و دل صدات كنم...
هر چقدر دلتنگي دارم هديه به اون چشات كنم...
كاش ميتوانستم تمام دلتنگي هايم را بر كوله بار خدا مي ريختم...
تا با تنهایی اش به دوش بكشد...بدون هيچ خمي بر ابرو...
اما افسوس كه داده را پس نمي گيرد...
خدایی خدا غریبه...
غریبه ...
چون که ما عاشقش نشدیم
غریبه ...
بنده لایقش نشدیم
غریبه ...
رهرو صادقش نشدیم
امون ز غفلت / امون ز تهمت
از دست ما تو غیبته حضرت حجت
گناه شد عادت / غیبت عبادت
جالب اینه گذاشتیم سر خدا هم منت
هر جا ریا شد / به اسم خدا شد
همه دکان واکرده ایم حتی تو هیئت
چیو ببینه / دل سیاهو
یا رو زبون اللهم ارزقنا شهادت
از امر به معروف ترسیدیم
حاجی و دور شیطان گردیدیم
همسایه یتیم و سیر خوابیدیم
ما به زمین خورده خندیدیم
خدا ...
نفهمیدیم ...
خدا ...
نفهمیدیم ...
خدایی خدا غریبه / خدایی خدا غریبه
غریبه ...
چون که راحت گناه کردیم
غریبه ...
به نامحرم نگاه کردیم
غریبه ...
نامه فقط سیاه کردیم
فروختیم ایمان / خریده ایم نان
خاک میخوره به روی تاقچه هامون قرآن
سحر نه حالی / نه خمس مالی
اسممونم گذاشتیم عبد شاه مردان
شیعه حرفی / آدم برفی
هنوز نمک نخورده میشکنیم نمکدان
یه پا تو محراب / یه پا لب آب
روبروی عکس شهید ، ولی برعکس شهیدان
بگو خدا غرق امیدم کن
بی خریدارم خریدم کن
پیش حسین رو سفیدم کن
نذر ابوالفضل رشیدم کن
خدایی خدا غریبه...
غریبه ...
که دوستش داریم واسه حاجت
غریبه ...
میپرستیمش واسه جنت
غریبه ...
که به تنهایی کرده عادت
تو راه پاکی / زدیم به خاکی
چه عاشقی چه مجنونی چه سینه چاکی
جای حرم کیش / جای پرچم دیش
چه ساده بر مقدسات میشه هتاکی
این وضع ناموس / کو کف افسوس
نکشیدیم خجالت از چادر خاکی
دیگه شیطان شد / ایاک نعبد
ببین خدارو ول کردیم میگردیم با کی
بگو خدا رحمی به حالم کن
لکه ننگم زلالم کن
عشق خودت رو مدالم کن
بکش و در علقمه چالم کن
خدا ...
حلالم کن ...
خدا ...
حلالم کن ...
خدا ...
(التماس دعا)
این منم بیدار از هول گناه
می کنم بر آسمان شب نگاه
این منم از راه دور افتاده ای
رایگان عمر خود از کف داده ای
این منم در دست غفلت ها اسـیر
ای خدای مهربان دستم بگیر
(التماس دعا)
خدایا سرده این پایین
از اون بالا تماشا کن
اگه میشه فقط گاهی
خودت قلب منو "ها" کن
خدایا سرده این پایین
ببین دستمامو میلرزه
دیگه حتی همه دنیا
به این دوری نمی ارزه
تو اون بالا ، من این پایین
دو تایی مون چرا تنها؟
اگه لیلا دلش گیره
بگو مجنون چرا تنها؟!
بگو گاهی که دلتنگم
از اون بالا تو میبینی
بگو گاهی که غمگینم
تو هم دلتنگ و غمگینی
خدا یــــآ من دلم قرصه
کسی غیر از تو با من نیسـت
خیالت از زمین راحت
که حتی روز ، روشن نیسـت
کسی اینجا حواسش نیست
که دنیا زیر چشماته
یه عمره یادمون رفته
زمین دار مکافاته
فراموشم میشه گاهی
که این پایین چه ها کردم
که روزی باید از اینجا
بازم پیش تو برگردم
خدایـــآ وقت برگشتن
یه کم با من مدارا کن
شنیدم گرمه آغوشت
اگه میشه منم جا کن
به عشق تو هر شب هوس میکنم
یه کم آسمون رو تماشا کنم
یه راهی نشونم بده من میخوام
خودم رو یه کم تو دلت جا کنم...
به عشق تو خواب از سرم میپره
به عشق تو دارم نفس میکشم
یه روزی می بینی میفهمی چطور
واست از همه دنیا دست میکشم
تا بارون میگیره با یه حس خوب
به عشق تو میرم قدم میزنم
کسی که داره زیر بارون تو رو
صدا میزنه عاشقونه ، منم
غرورم اجازه نمیده بگم
که این روزا تنها امیدم تویی
کسی که نگاهش برام آشناست
همیشه تو خوابم میدیدم تویی
غرورم اجازه نمیده بگم
با چه اشتیاقی به سمتت میام
تموم نیازم صدای توئه
داره جون میگیره با تو رویاهام
چگونه است حال من؟؟
با غم ها میسازم...
با کنایه ها میسوزم...
با تنهایی ام کنار می آیم
با قلب شکسته ام ، همدم میشوم...
به آدم هایی که مرا کشتند ، لبخند میزنم...
لبخندی تلخ...
من چقدر بدبختم...
فقط در اعماق زمین اندازه یک قبر
فقط یک قبر
در دورترین نقطه جهان میخواهم...
دکتر گفت:
برایت آرام بخش نوشتم
اما...
هر چه داخل نسخه نگاه کردم
نام تو نبود..!!!!
دلم...
اگر برای تو تنگ میشود ، ببخش..!
روزم اینگونه قشنگ میشود...
اینجا...
روی این زمین لعنتی...
پر است از آدم هایی که...
مرا نمیفهمند...
و فقط ترجمه ام میکنند...
آن هم به زبان خودشان..!!!!!!
چشم به فردا دوخته ام..!
سالهاست چشم به فردا دوخته ام
نه خبری از سپیده است
و نه از اشعه های گرم خورشید...
تا چشم کار میکند سیاهی است و دلتنگی
پشت این پنجره های بلند
خبری از صدای پای خورشید نیست
انتظار است و انتظار...
خودت باش...
به اعتماد هیچ شانه ای اشک نریز...
به اعتبار هر اشکی هم شانه نباش...
آدمی به خودی خود نمی افتد
اگر بیافتد
از همان سمتی می افتد که تکیه کرده است..!
لبخند که میزنم ، دلم برای خودم میسوزد...
سخت است این همه تلاش برای خندیدن
در حالی که تمام من
پر از های های گریه است...
لبخندم را بریدم..!
قاب گرفتم..!
به صورتم آویختم..!
حالا با خیال راحت هر وقت دلم گرفت
"بغض" میکنم...
ϰ-†нêmê§ |